معرفی انواع مو به انگلیسی (جنس و شکل) + ✅ مثالهای متعدد و جدول
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی واژگانی که برای معرفی شکل ظاهری و جنس موها در زبان انگلیسی مورد استفاده قرار می گیرند در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
انواع مو به انگلیسی از نظر ظاهری
در جدول زیر می توانید لیستی از واژگانی را که برای توصیف شکل ظاهری موها در انگلیسی به کار می روند مشاهده کنید:
I think long hair suits you a lot more. (به نظرم موی بلند خیلی بهت بیشتر میاد.) | Long hair موی بلند |
Who’s that girl with short hair? Is she in your class? (اون دختره با موی بلند کیه؟ توی کلاس شماست؟) | Short hair موی کوتاه |
The curls lasted well on both fine and thick hair. (فرها هم روی موهای معمولی و هم موهای پرپشت خوب باقی ماندند.) | Thick hair موی پرپشت |
“The difference between fine hair and thin hair is to do with the density of your hair and the thickness of the strands.” (تفاوت بین موی معمولی و کم پشت توی تراکم موها و ضخامت آن هاست.) | Fine hair موی معمولی که نه زیادی پرپشت باشد و نه خیلی کم پشت. |
“Thinning hair or balding can be crushing to an individual’s self-esteem.” (کم پشتی مو یا کچلی ممکن است که ضربه بدی برای عزت نفس یک فرد باشد.) | Thinning hair مویی که رو به کم پشتی می رود. |
“If a man has a receding hairline, he is losing the hair from the front of his head.” “اگر مردی خط موی رو به عقب داشته باشد به این معناست از جلوی سرش موهایش را از دست می دهد.) | Receding hair زمانی که فردی – اغلب مردها – شروع به از دست دادن موهای خود از کنار پیشانی و جلوی صورت می کنند. |
What causes unruly hair? (چه چیزی باعث وزوز شدن موها میشه؟) | Frizzy / unruly hair موی وزوزی |
Her naturally curly hair is really beautiful. (موهای مواج طبیعیش خیلی زیباست.) | curly hair موی فرفری |
“He brushed back what seemed like a foot of wavy blond hair.” (موهایی رو که به نظر یه دسته موی بلند مواج بود عقب زد.) | wavy hair موی مواج |
I have long straight hair. من موی بلند صاف دارم. | Straight hair موی صاف |
“I have kinky hair and I’m proud of it.” (من موی آفریقایی دارم و بهش افتخار می کنم.) | Kinky hair موی آفریقایی |
انواع مو به انگلیسی از نظر رنگ
در جدول زیر می توانید لیستی از واژگانی را که برای توصیف رنگ موها در انگلیسی به کار می روند مشاهده کنید:
موی سیاه | Black hair / dark hair |
موی قهوه ای تیره (این واژه معمولا برای توصیف زن های سفیدپوست با موها و چشم هایی به رنگ تیره استفاده می شود.) | Brunette |
موی قهوه ای | Brown hair |
موی بور | Blond hair |
موی جوگندمی | Grey hair |
موی سفید | White hair |
موی بلندی که دارای رگه موهای تیره باشد | Sandy hair |
مو خرمایی | Auburn hair |
موی قرمز | Ginger hair |
Is that short brunette woman your friend?
(اون زن کوتاه با موی قهوه ای تیره دوست تو اه؟)
“She has a freckled complexion and auburn hair.”
(اون یه صورت کک مکی و موهای خرمایی داره.)
انواع موها به انگلیسی از نظر جنس
در جدول زیر می توانید از واژگانی را که برای توصیف جنس موها در انگلیسی به کار می روند مشاهده کنید:
موی چرب | Oily hair |
موی خشک | Dry hair |
موی معمولی | Normal hair |
“People with oily skin are usually the ones who have oily hair as well.”
(مردمی که پوست چرب دارن معمولا همون افرادی هستن که موهاشون هم چربه.)