فرق بین bien و bon در زبان فرانسه + عبارات غیر شخصی😉
فرق bon و bien در چیست؟
هر دو به معناي “خوب” است.كاربرد:
معمولا bon خوبي از لحاظ جسماني يا چيزي كه قابل احساس باشه مثلا:
.Le sport est bon pour la santé
ورزش براي سلامتي خوب است.
براي سلامتي جسماني خوب است.
.Ce gâteau est bon
كيك خوبيه (سالم و خوشمزه…)
اما bien بمعناي خوب اما بيشتر از جنبه رواني يا اخلاقي مثلاً:
.Cet appartement est bien
اين آپارتمان خوب است.يعني ساكت و آرام و راحت، جادار… است.
.Ce film est bien
فيلم خوبيه(جالبه، خوب درست شده…)
استفاده از فعل avoir beau
این فعل زمانی استفاده می شود که بخواهیم بگوییم انجام یک کار بیهوده است.
مثال:
.J’ai beau faire du sport, je ne perds pas de poids
بیهوده ورزش می کنم، زیرا وزن کم نمی کنم.
حالا در زمان گذشته:
.J’ai eu beau essayer, je n’ai pas pu
بیخود تلاش کردم، نتوانستم/موفق نشدم.
همانطور که ملاحظه کردید، بعد از avoir beau حتما باید مصدر بیاوریم.
عبارت si ce n’est به چه معناست و چه کاربردهایی دارد؟
این عبارت به معنای به جز یا به استثنای یا مگر … هست.
مثال:
tout vous convient? — oui, si ce n’est le prix
همه چیز برای شما رضایت بخشه؟ – بله بجز قیمت!
si ce n’était sa timidité, c’est un garçon très agréable
پسر خوبیه، البته اگر خجالتی نبود!
si ce n’est que(مگر اینکه …)
.Améliorer son français n’est pas possible en si peu de temps, si ce n’est qu’en le pratiquant jour et nuit
تقویت زبان فرانسه در مدت زمان کم ممکن نیست، مگر با تمرین شبانه روزی آن.
استفاده از sans que در جمله سازی:
عبارت ربطی sans que (بدون آنکه) هم در جملات مثبت و هم در جملات منفی به کار می رود.
مثال:
Je peux y aller sans que vous le sachiez. (affirmatif)
می توانم به آنجا بروم بدون آنکه شما متوجه بشوید.
(در این جمله le یک ضمیر مفعولی خنثی است).
Je ne peux pas y aller sans que vous ne le sachiez. (négatif)
نمی توانم آنجا بروم بدون آنکه شما از آن مطلع نشوید.
(در این جمله قبل از le از ne استفاده شد که به آن ne explétif می گوییم یعنی ne اضافی)
نکته مهم: بعد از sans que از وجه التزامی (subjonctif) استفاده کنید!
عبارت غیرشخصی (formule impersonnelle)(1)
در این حالت، کاربرد فعل بصورت غیرشخصی (impersonnel) خواهد بود. یعنی چی؟
جملاتی که با il غیر شخصی ساخته می شوند را عبارت غیر شخصی (formule impersonnelle) می نامیم.
معنای دیگر غیرشخصی اینست که فعل فقط با ضمیر غیرشخصی il استفاده می شود.
مثال:
Il y a
وجود دارد.
Il fait (froid).
هوا سرد است.
Il suffit de (faire….)
کافیست تا … انجام دهید/دهیم…
(Il suffit de prendre le premier pas)
(کافیست قدم اول برداشته شود)
Il est 10 heures
ساعت ده است.
Il neige
برف می بارد (فقط با il استفاده می شود)
Il pleut
باران می بارد (فقط با il صرف می شود)
….Il faut
Il faut être patient.
عبارت های غیرشخصی (Formules impersonnelles) (2)
امروز می خوام درباره فعل se pouvoir صحبت کنم. بله فعل pouvoir هم دوضمیره می شود!
خوب معنای آن چیست؟
به این مثال توجه کنید:
.Il se peut que je le sache
شاید بدونم.
.Il se peut qu’elle soit enceinte
احتمال دارد که باردار باشد.
.Il se peut que le monde devienne virtuel plus que jamais
احتمال دارد که دنیا بیش از همیشه، مجازی شود!
Il se peut qu’il revienne à son poste
احتمال دارد که او به پست خود باز گردید.
همانطور که ملاحظه کردید فعل بعد از il se peut que باید التزامی (subjonctif) باشد.