جمله با every other day در انگلیسی + 📚 کاربرد معنایی

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای صحبت درباره کاربرد معنایی every other day و معرفی جمله های جملات نمونه در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.

معرفی کاربرد معنایی every other day

عبارت every other day به معنای “یک روز در میان” است. هر چند از ساختار every other … برای اشاره به مفهوم های دیگر نیز استفاده می شود. به عنوان مثال every other year می شود دو سالی یک بار یا یک سال در میان. فقط کافی است که که کلمه زمانی مربوطه را در جای صحیح قرار داد تا معناهای متفاوتی ایجاد کرد.

نکته جالب توجه اینجاست که every second day معنایی مشابه با every other day دارد هر چند به پرکاربردی آن نیست.

معرفی جمله های مثالی

در ادامه می توانید نمونه های استفاده از every other day و ساختارهای مشابه آن را در جمله های انگلیسی مشاهده کنید.

I go to the gym every other day. I’d like to exercise every day but as I have a full time job I don’t have the time to do that.

(من یه روز در میون می رم باشگاه. دلم می خواد که هر روز ورزش کنم ولی چون شغل تمام وقت دارم زمان اینکه این کارو انجام بدم ندارم.)

Do you visit your parents every other weekend?

(یک هفته در میون آخر هفته ها می ری دیدن پدر و مادرت؟)

We have a get-together every other year. It’s interesting to see how people change in the course of two years.

(یک سال در میون دور هم جمع می شیم. خیلی جالبه که ببینی چه طور آدم ها در عرض دو سال تغییر می کنن.)

I go for a long walk every other day.

(من یه روز در میون می رم برای قدم زدن های طولانی.)

We have a free discussion session every other week.

(ما یک هفته درمیون یه جلسه بحث آزاد داریم.)

I don’t like to take a shower every single day; I think doing it every other day is enough.

(خوشم نمیاد که هر روز دوش بگیرم؛ فکر می کنم یه روز در میون دوش گرفتن کافی باشه.)

I visit him in his office every other day.

(یک روز در میون توی دفترش می بینمش.)

We go on a date at least every other day.

(ما حداقل یک روز در میون می ریم سر قرار.)

My mum makes us soup for dinner every other night.

(مادرم یه شب در میون برامون سوپ می پزه.)