کلمات فرانسوی در فارسی: اشانتیون به فرانسوی
احتمالا میدانید بسیاری از کلماتی که ما در زبان فارسی روزمره خود استفاده میکنیم از زبان فرانسه وام گرفته شده اند. تعداد این کلمات طبق تحقیقات دکتر معین ۱۷۰۰ واژه میباشد که در بخش های مختلف اقتصادی، پژشکی، سیاسی، هنری، سینمایی و همچنین مکالمات روزمره استفاده میشوند. آشنایی با کلمات فرانسه در فارسی که بسیاری از آنها را به کار می بریم اما تحت عنوان لغات فرانسوی در فارسی آنها را نمی شناسیم. همچنین برای آشنایی با نام میوه ها به فرانسوی با ما همراه شوید.
امروزه زبان فرانسوی جایگاهی که در دوران قاجار و پهلوی در کل دنیا داشت را ندارد و زبان انگلسی جای آن را گرفته است. در آن دوران زبان فرانسه را میتوان اصلی ترین زبان دنیا معرفی کرد و نیاز بود تا افراد علاقمند به داشتن روابط بین المللی زبان نسبتا دشوار فرانسه را یاد بگیرند.
به همین دلیل تعداد بسیار زیادی کلمات فرانسوی وارد زبان فارسی شده اند و در پایین لیستی از مهمترین این کلمات به همراه ترجمه برای شما آماده کرده ایم. مهم ترین واژه های فرانسوی در فارسی
“برخي” کلمات فرانسوي در فارسي به تفکیک الفبا
بسیاری کلمه های فرانسوی در فارسی که به صورت روزمره از آنها استفاده می کنیم در زیر آورده شده است. کلمات فرانسوی رایج در فارسی مانند اشانتیون به فرانسوی که در زیر ذکر شده است.
-الف
ادکلن (eau de Cologne)
اپل (épaule) به معنی شانه
اپیدمی (épidémie)
اتیکت (étiquette)
اتمسفر (atmosphère)
اشانتیون (échantillon) به معنی نمونه
اشل (échelle) به معنی نردبان
اکران (écran)
اکیپ (équipe)
املت (omelette)
اوٍرت (ouvert) به معنی باز (open).
اورژانس (urgence)
اوریون (oreillons) بیماری اوریون یا گوشک که از oreille که به معنی گوش است آمده است.
ایده (idée)
آباژور (abat-jour)
آبسه (abcès) به معنی چرک و ورم چرکی
آژان (agent)
آژانس (agence)
آسانسور (ascenseur)
آلرژی (allergie)
آمپول (ampoule)
آناناس (ananas)
آنکادر کردن (encadrer)
آوانتاژ (avantage) به معنی فایده و منفعت است.
آوانس (avance)
-ب
باکتری (bactérie)
بالکن (balcon)
بانداژ (bandage)
بلیط (billet) که در زبان فرانسه “بیه” تلفظ می شود
برس (brosse)
بروشور (brochure)
بلوز (blouse)
بن ساله (bon salé) به معنی خوش نمک
بوروکراسی (bureaucratie) که از ریشه bureau به معنی میز و دفتر کار ایجاد شده است.
بوفه (buffet)
بولتن (bulletin)
بیسکویت (biscuit) به معنی دوبار پخته شده bis به معنی دوباره و cuit به معنی پخته شده است!
بیگودی (bigoudis)
-پ
پاپیون (papillon) به معنی پروانه
پاتیناژ (patinage)
پاساژ (passage)
پاندول (pendule)
پانسمان (pansement)
پاویون (pavillon)
پروژه (projet)
پروسه (procès)
پلاک (plaque)
پلاکارد (placard) به معنی پوستر و نیز به معنی کابینت است plat به معنی بشقاب یا ظرف مسطح است.
پماد (pommade)
پنس (pinces)
پورتفوی (portefeuille) به معنی کیف اسناد وکیف پول است.
پونز (punaise)
پوئن (point) به معنای امتیاز
پیژامه (pyjama)
پیست (piste)
-ت
تابلو (tableau)
تن (ماهی) (thon)
توالت (toilette)
تومور (tumeur)
تیره یا خط تیره (tiret)
تیراژ (tirage)
-د
دز (dose)
دوش (douche) فعل se doucher به معنای دوش گرفتن است
دیسک (disque)
دیسکت (disquette)
-ر
رادیاتور (radiateur)
رژیم (régime)
رفراندوم (référendum)
رفوزه (refusé)
روبان (ruban)
روب دشامبر (robe de chambre) به معنی لباس خانه.
-ژ
ژامبون (jambon) از واژه jambe به معنی ساق پا گرفته شده است.
ژانر (genre)
ژست (geste)
ژله (gelée)
ژوپ (jupe) به معنی دامن و minijupe به معنی دامن کوتاه است.
ژورنال (journal) به معنی روزنامه. Jour به معنی روز است.
ژیله (gilet)
-س
ساتن (satin)
سالن (salon)
سس (sauce)
سنکوپ (Syncope)
سوتین (soutien gorge)
سوژه (sujet)
-ش
شاپو (chapeau)
شارلاتان (charlatan)
شاسی (châssis)
شال (châle)
شانس (chance)
شانتاژ (chantage) ریشه آن فعل chanter به معنی آواز خواندن است
شوالیه (chevalier) به معنی اسب سوار و Cheval به معنی اسب است
شوسه (chaussée) به معنی جاده و سواره رو است و chaussure به معنی کفش است.
شوفاژ (chauffage)
شوفر (Chauffeur)
شومینه (cheminée)
-ص
صابون (savon)
صندل (sandale)
-ط
طلق (talc)
-ف
فابریک (fabrique) به معنی کارخانه
فلش (flèche)
فویل (feuille) به معنی ورقه یا برگه.
-ک
کاپوت (capot)
کارتابل (cartable) به معنی کیف مدرسه
کاسکت (Casquette)
کافه (café)
کافه گلاسه (café glacé)
کامیون (camion)
کامیونت (camionnette)
کاناپه (canapé)
کتلت (côtelette) از واژه côte به معنی دنده بوجود آمده است.
کراوات (cravate)
کرست (corset)
کریدور (corridor)
کلیه (Collier) به معنی گردن بند و cou به معنی گردن است.
کمدی (comédie)
کنسانتره (concentré)
کنسرو (conserve)
کنسرواتور (conservateur) به معنی نگهبان و محافظ است
کنکور (concours)
کودتا (Coup d`État)
کوران (courant) به معنی جریان بیشتر برای جریان هوا به کار می رود.
کورس (course)
کوسن (coussin) به معنی نازبالش
-گ
گاراژ (garage) از فعل garer به معنی نگهداشتن یا پارک کردن گرفته شده است
گارسون (garçon)
گیشه (guichet)
-ل
لژ (loge)
لوستر (lustre)
لیسانس (licence) و لوکس(luxe)
-م
مامان
مانتو (manteau)
مانکن (mannequin)
مایو (maillot)
مبل (meuble)
مرسی (merci)
مزون (maison) به معنی خانه است
مغازه (magasin) خود در اصل از عربی مخزن.
موزه (musée)
موکت (moquette)
میزانسن (mise en scene)
میلیارد (milliard) و ميكروب (Microbe) و مانور(manœuvre)
-ن
نایلون (nylon)
-و
وانیل (vanille)
ویتامین (vitamine)
ویترین (vitrine)
ویراژ (virage)
ویلا (villa) و واکسن (vaccin)
کلمات مشترک در زبان فرانسه و فارسی
فارسی | فرانسوی | فونتیک (تلفظ) |
آباژور | Abat-jour | ābāzhur |
آبسه | Abcès | ābse |
آبونمان | Abonnement | ābonémān |
آبستره | Abstrait | ābstre |
آکولاد | Accolade | ākolād |
استون | Acetone | āseton |
اسید | Acide | asid |
اجودان | Adjudant | ājudān |
آژانس | Agence | āzhāns |
آژان | Agent | āzhān |
آلمان | Allemagne | Ālmān |
آلرژی | Allergie | ālerzhi |
آلیاژ | Alliage | āliāzh |
آمبولانس | Ambulance | āmbulāns |
آمپر | Ampere | āmper |
زبان فارسی در طول تاریخ خود، از زبانهای مختلفی وام گرفته است که یکی از مهمترین آنها زبان فرانسه است. ورود واژگان فرانسوی به فارسی، به دوران صفویه و گسترش روابط سیاسی و فرهنگی با اروپا باز میگردد. این روند در دوره قاجار و پهلوی به اوج خود رسید و بسیاری از واژگان علمی، سیاسی، هنری و روزمره از زبان فرانسه وارد زبان فارسی شدند.
برخی از منابع و اطلاعات مفید درباره کلمات فرانسوی در فارسی
1. کتابها:
- فرهنگ لغات فرانسه به فارسی، تألیف دکتر محمد معین: این کتاب مرجعی کامل و جامع برای یافتن معادل فارسی واژگان فرانسوی است.
- تاریخ روابط ادبی ایران و فرانسه، تألیف دکتر ذبیح الله صفا: این کتاب به بررسی تاریخچه و چگونگی ورود واژگان فرانسوی به فارسی میپردازد.
- فرهنگ اصطلاحات علوم اجتماعی، تألیف دکتر احمد نراقی: این کتاب شامل بسیاری از اصطلاحات علوم اجتماعی است که از زبان فرانسوی وارد فارسی شدهاند.
2. مقالات:
- بررسی تطبیقی وامواژههای فرانسوی و انگلیسی در زبان فارسی، نشریه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی
- تاثیر زبان فرانسه بر زبان فارسی در دوره قاجار، نشریه تاریخ معاصر ایران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
- نقش زبان فرانسه در نوسازی علمی و فرهنگی ایران، نشریه نقد و بررسی کتاب ایران، موسسه خانه کتاب
3. وبسایتها:
- فرهنگستان زبان و ادب فارسی: https://apll.ir/
- مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی:https://www.cgie.org.ir/
- سایت لغت نامه دهخدا: https://abadis.ir/dehkhoda/
4. اساتید و متخصصان زبان:
- دکتر محمد حیدری ملایر، استاد زبان فارسی دانشگاه تهران
- دکتر ژاله آموزگار، استاد زبان فرانسه دانشگاه علامه طباطبایی
- دکتر حسن انوری، مترجم و نویسنده
نکاتی برای جستجوی اطلاعات بیشتر:
- از موتورهای جستجوی تخصصی مانند Google Scholar و SID برای یافتن مقالات علمی و تخصصی استفاده کنید.
- از کلمات کلیدی مناسب مانند “واژگان فرانسوی در فارسی”، “تاثیر زبان فرانسه بر زبان فارسی”، “وامواژههای فرانسوی” و غیره استفاده کنید.
- به دنبال منابع معتبر و علمی مانند کتابها، مقالات و وبسایتهای دانشگاهی باشید.
با جستجوی بیشتر و استفاده از منابع معتبر، میتوانید اطلاعات جامع و کاملی درباره واژگان فرانسوی در فارسی بدست آورید.
نکته:
- به یاد داشته باشید که زبان فارسی در طول تاریخ خود از زبانهای مختلفی وام گرفته است و این امر باعث غنیتر شدن زبان فارسی شده است.
- استفاده از واژگان فرانسوی در فارسی، تا زمانی که به فهم و درک مطلب لطمه نزند، ایرادی ندارد.
امیدواریم این اطلاعات برای شما مفید باشد.