کاربرد معنایی in no time در انگلیسی + 📚 تفاوت soon و مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش زبان انگلیسی از سطوح پایه تا پیشرفته، با مطلب جدیدی برای صحبت درباره نحوه استفاده صحیح و کاربرد معنایی in no time در خدمت شما هستیم. ضمن اینکه درباره تفاوت آن با soon نیز صحبت خواهیم کرد. لطفا با ما همراه باشید.
کاربرد معنایی in no time
In no time در رده اصطلاح های انگلیسی (idioms) قرار می گیرد. در دیشکنری های انگلیسی تعدادی از تعریف های در نظر گرفته شده برای آن شامل موارد زیر است:
“very quickly”
“almost instantly, immediately”
“very soon or very quickly”
“very quickly; almost instantaneously”
بنابراین این اصطلاح غیررسمی (informal) به مفهوم انجام گرفتن کاری “در اسرع وقت” یا “به زودی” است.
I’ll be there in no time.
(خیلی زود میام اونجا.)
تفاوت in no time و soon
هر دو اصطلاح in no time و soon به معنای “به زودی” هستند ولی با این وجود دقیقا کاربرد معنایی همسانی ندارند. تفاوت معنایی ریزی آن ها را از هم متمایز می کند. بنابراین دانستن این تفاوت ضروری است.
In no time نوعی حس اورژانسی بودن و اینکه فعالیتی قرار است بدون هیچ تاخیری انجام پذیرد را انتقال می دهد. این در حالی است که soon به معنای آن است که چیزی قرار است در آینده نزدیک انجام پذیرد بدون اینکه اشاره کند این زمان زود دقیقا کی قرار است فرا برسد.
بنابراین دو جمله زیر در حقیقت از نظر معنایی تا حدی با هم متفاوت هستند:
I’ll finish this task in no time.
I’ll finish this task soon.
در مورد اول به خاطر وجود in no time به این نتیجه می رسیم که فرد مورد نظر تکلیف مورد نظر را در زودترین زمان ممکن تمام خواهد کرد ولی در مورد دوم تمام کردن تکلیف ممکن است بازه طولانی را تر شامل شود. چون همان طور که گفتیم soon چندان حالت اورژانسی بودن in no time را القا نمی دهد.
مثال های in no time در جمله های انگلیسی
در ادامه می توانید مثال های بیشتری از استفاده in no time در جمله های انگلیسی را مشاهده کنید:
She finished the puzzle in no time; she’s really good at it.
(اون خیلی سریع پازل رو تموم کرد؛ واقعا کار درسته.)
I’ll clean up the kitchen in no time, just give me a few minutes.
(خیلی زود آشپزخونه رو تمیز می کنم، فقط یه چند دقیقه بهم وقت بده.)
He fixed the broken chair in no time with his handy skills.
(با اون دست های ماهرش فوری صندلی شکسته شده رو تعمیر کرد.)
The delivery arrived in no time; the package came sooner than expected.
(بسته پستی خیلی زود رسید؛ در حقیقت بسته زودتر از زمان مورد انتظار اومد.)
She solved the math problem in no time, demonstrating her strong problem-solving abilities.
(خیلی سریع مسئله ریاضی رو حل کرد و نشون داد که چه توانایی حل مسئله قوی داره.)
مقاله های مرتبط
تعدادی از مقاله های مرتبط با موضوع بالا که پیش از این در سایت به نگارش درآمده اند شامل این موارد هستند:
1) گرامر soon در زبان انگلیسی + تفاوت با early
2) گرامر no sooner than در زبان انگلیسی
چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین کلاس های زبان تهران را بررسی نمایید.