کاربردهای it در زبان انگلیسی: در نقش ضمیر + dummy subject/object

در ادامه سری مقاله های آموزش زبان انگلیسی از پایه، با مقاله جدیدی برای معرفی تمام کاربردهای  it در زبان انگلیسی به عنوان یک ضمیر در خدمت شما هستیم.

به طور کلی می توان سه نقش اصلی برای it در جمله های انگلیسی متصور بود:

کاربردهای it در نقش ضمیر سوم شخص

با شنیدن it همه افراد در مرحله اول نقش این کلمه به عنوان یک ضمیر سوم شخص برای اشاره به اشیا و موارد غیرانسانی را به خاطر می آورند.

به مثال زیر دقت کنید:

This cake is delicious. I like it a lot.

در این جمله مرجع ضمیر فاعلی این ضمیر کدام کلمه است؟

همان طور که می بینید در اینجا it یک مرجع مشخص دارد. به عنوان یک ضمیر مفعولی اشاره اش به this cake برمی گردد.

در جمله های زیر نیز چنین حالتی برقرار است. سعی کنید بفهمید که در هر یک از این جملات مرجع ضمیر it چیست.

Is Pride and Prejudice a good book? I haven’t read it yet, but I have to for my English literature class.

کتاب غرور و تعصب خوبه؟ هنوز نخوندمش ولی باید برای کلاس ادبیات انگلیسی بخونمش.

I can’t find my wallet. I left it on my desk last night, but now it’s not there.

نمی تونم کیف پولم رو پیدا کنم. دیشب گذاشتمش روی میز تحریرم، ولی الان اونجا نیست.

I really loved that movie. I’d like to watch it again.

واقعا از اون فیلم خوشم اومد. دلم می خواد یه بار دیگه ببینمش.

کاربردهای it در نقش dummy subject/object

ولی اوضاع همیشه به این شکل است. گاهی در جمله های انگلیسی این ضمیر به کار گرفته می شود بدون اینکه مرجع مشخصی داشته باشد. در چنین حالتی می گویند که در نقش یک ضمیر فاعلی یا مفعولی پوچ  یا dummy در جمله ظاهر شده است.

به جمله زیر دقت کنید:

I think it’s going to snow.

همان طور که می بینید در این جمله it به هیچ مفهوم واقعی متصل نیست. فقط صرفا برای جمله it’s going to snow به یک فاعل نیاز داشته ایم.

در چنین حالتی، یعنی زمانی که جای یک فاعل یا مفعول در جمله خالی است و گزینه خاصی برای پر کردنش وجود ندارد، it یک انتخاب قطعی محسوب می شود.

به مثال های زیر دقت کنید:

It’s gonna be OK. Don’t worry.

همه چیز درست می شه. نگران نباش.

How long is it going to take you to finish your homework?

چه قدر برات طول می کشه که مشق هات رو بنویسی.

I don’t like it when you lie.

وقتی دروغ می گی خوشم نمیاد.

در نقش یک anticipatory

در نقش anticipatory subject از این ضمیر برای اشاره به فاعل اصلی جمله که در غالب یک جمله واره یا عبارت در ادامه جمله ظاهر می شود، مورد استفاده قرار می گیرد. فاعل های اصلی در اکثر اوقات در غالب that-clause یا عبارت های آغاز شده با to + infinitive هستند.

به مثال زیر دقت کنید:

It’s obvious that you don’t want to talk to me.

در این جمله مرجع that-clause است که در ادامه ظاهر شده است. ضمیر it فقط نشانه ای برای پیش بینی آمدن فاعل اصلی در ادامه جمله است.

برای درک بهتر به جمله زیر که بازنویسی جمله بالا بدون ضمیر it است دقت کنید:

That you don’t want to talk to me is obvious.

به مثال های بیشتر که در ادامه آمده توجه کنید. سپس سعی کنید آن ها را بدون استفاده از it در ذهنتان بازنویسی کنید.

It’s good to see you.

از دیدنت خوش حالم.

It’s good that we don’t have to retake the exam.

خوبه که مجبور نیستیم دوباره توی امتحان شرکت کنیم.

It’s important to consider everything before jumping to a conclusion.

مهمه که قبل از تصمیم گرفتن همه چیز رو بررسی کرد.