آموزش زبان انگلیسی رایگان صفر تا صد [گام به گام]

افعال غیر استمراری در زبان انگلیسی (Non-continuous Verbs) + مثال و تمرین

(Non-continuous Verbs)

مژده آتش آب پرورآخرین به روز رسانی: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی به معرفی افعال غیر استمراری می پردازیم.

آنچه در این مطلب خواهید آموخت : [ نمایش سرفصل ها ]

تمام زمان های استمراری در انگلیسی

در زبان انگلیسی به تمام زمان های فعلی که در ساختار خود دارای یکی از فرم افعال to be به اضافه یک فعل ing دار باشند، استمراری گفته می شود( برخلاف افعال غیر استمراری ). ساختارهای استمراری در هر سه زمان حال، گذشته و آینده گسترده هستند. هر کدام به اقتضای زمانی که به آن تعلق دارند کاربردها و ساختارهای متعددی دارند. برای مشاهده خلاصه ای از ساختار استمراری، به جدول زیر رجوع کنید.

Translation	Tense	Sentence
الان دارم تکالیفم را انجام می دهم.	حال استمراری Present Continuous	I’m doing my homework right now.	1
داشتم به او کمک می کردم آشپزخانه را رنگ بزند.	گذشته استمراری Past Continuous	I was helping her paint the kitchen.	2
اخیرا سعی کرده ام که فعال تر باشم.	حال کامل استمراری Present Perfect Continuous	I have been trying to be more productive recently.	3
مدتی بود که در کلاس های انگلیسی شرکت می کردم.	گذشته کامل استمراری Past Perfect Continuous	I had been taking English classes for a while.	4
یک شنبه دیگر این موقع مشغول کار به شرکت در خواهم بود.	آینده استمراری Future Continuous	I will be working in the company next Sunday at this time.	5

افعال حالت در زبان انگلیسی

بعضی از افعال انگلیسی را نمی توان در ساختارهای استمراری به کار برد. به این افعال در انگلیسی به اصطلاح افعال غیر استمراری یا فعل های حالت (Non-continuous Verbs) گفته می شود. فعل های حالت (stative verbs) در مقابل فعل های عمل (action verbs) قرار می گیرند و به جای اینکه بر انجام فعالیتی تمرکز داشته باشند درباره حس های انسانی و مفهوم های انتزاعی صحبت می کنند.

به جدول زیر که شامل گزیده ای از این افعال است توجه کنید.

Other states

(بقیه موارد)

Thinking

(قوه فکری)

Senses

(حس های فیزیکی)

Feelings

(احساسات روحی)

agree (موافق بودن)

deny (انکار کردن)

disagree (مخالفت کردن)

promise (قول دادن)

satisfy (راضی کردن)

belong (تعلق داشتن)

concern (نگران بودن)

depend (وابسته بودن)

involve (درگیر بودن)

owe (بدهکار بودن)

own (مالک بودن)

possess (مالک بودن)

need (نیاز داشتن)

matter (اهمیت داشتن)

think (فکر کردن)

believe (باور کردن)

imagine (تصور کردن)

know (دانستن)

mean (معنی دادن)

realize (متوجه شدن)

recognize (تشخیص دادن)

remember (به یاد آوردن)

understand (درک کردن)

appear (به نظر رسیدن)

feel (حس کردن)

hear (شنیدن)

see (دیدن)

seem (به نظر رسیدن)

Smell (بو دادن)

Sound (به نظر آمدن)

Taste (مزه دادن)

hate (متنفر بودن)

like (دوست داشتن)

Love (عاشق بودن)

Prefer (ترجیح دادن)

Want (خواستن)

Wish (آرزو کردن)

به طور مثال گفتن اینکه I’m needing an umbrella now کاملا اشتباه است چون need یکی از فعل های غیر استمراری است. پس به جای آن باید گفت I need an umbrella now.

استثناهای افعال غیر استمراری در انگلیسی

با این وجود، برای برخی از فعل های غیر استمراری استثنایی نیز وجود دارد. این استثنا شامل فعل هایی می شود که دارای معنی دو گانه هستند. یکی از معنی های آن ها مفهموم action verb و دیگری مفهوم stative verb را انتقال می دهد. در چنین حالتی زمانی که مفهوم action فعل مورد نظر باشد استفاده از آن در ساختار استمراری جایز است.

به مثال ها و توضیحات زیر توجه کنید.

Look:

It looks cold outside. (بیرون هوا سرد به نظر می آید.)
Olga is looking out the window. (الگا از پنجره به بیرون نگاه می کند)

در جمله اول عمل فعالی در حال انجام نیست و فقط با توصیفی از حالت موجود مواجه هستیم. “بیرون هوا سرد به نظر می آید”. به نظر رسیدن فقط مفهومی منفعل را انتقال می دهد پس نمی توان در شکل استمراری از آن استفاده کرد. اما در جمله دوم عملی در حال انجام است. “الگا از پنجره به بیرون خیره می شود.” پس می توان از حالت استمراری استفاده کرد.

Appear:

Jack appears to be tired today. (جک خسته به نظر می آید)
She’s appearing on TV tonight. (او امشب در تلویزیون ظاهر می شود)

Think:

I think you’re a good person. (به نظرم آدم خوبی هستی)
I’m thinking about my finals right now. (الان دارم به خانواده ام فکر می کنم)

Feel:

I feel that you are lying to me. (حس می کنم بهم دروغ می گویی)
I’m feeling a little tired today. (امروز کمی احساس خستگی می کنم)

Have:

I have a blue T-shirt. (من یک پیراهن آبی دارم)
I’m having a great time. (اوقات خوبی را سپری می کنم)

See:

Do you see the bird on the tree? (پرنده روی درخت را می بینی؟)
I’m seeing my doctor tomorrow morning. (فردا صبح با دکترم ملاقات می کنم.)

Taste:

The soup tastes (سوپ خوشمزه است.)
I’m tasting the soup. (دارم سوپ را می چشم.)

Smell:

Something smells Is it you your socks? (چیزی بوی بدی می دهد. جوراب های تو است؟)
Anne is smelling the perfume to see if she wants to buy it. (آن عطر را بو می کند که ببیند آیا می خواهد آن را بخرد یا نه.)

ساختار am/is/are + being + adjective در انگلیسی

گفتنی است حتی فعل be نیز گاهی می تواند در ساختار استمراری ing به خود بگیرد. به مثال های زیر توجه کنید و سعی کنید تفاوت آن ها را حدس بزنید.

July’s annoying.
July’s being annoying.

در جمله اول با صفتی برای توصیف جولی مواجه می شویم که از نظر گوینده یکی از ویژگی های همیشگی اوست. در حالی که جمله دوم مفهوم موقت بودن این صفت را انتقال می دهد. جمله دوم به این معنی است گوینده فکر نمی کند که جولی همیشه آزار دهنده است ولی در شرایط کنونی رفتاری از او سر زده که از نظر گوینده آزار دهنده بوده.

مثلا در جمله You’re being foolish گوینده سعی دارد به مخاطب خود بفهماند که رفتار او هم اکنون احمقانه است ولی این نظر همیشگی او درباره مخاطبش نیست.