زمان ماضی استمراری در زبان فرانسه + کاربرد آن در جملات✔✔🙂
یادگیری وجه گذشته استمراری در زبان فرانسه ( Imparfait)
ماضی استمراری برای بیان گذشته ای بکار می رود که بطور مستمر ادامه داشته است. برای ساختن زمان ماضی استمراری قاعده به این صورت است که ابتدا اول شخص جمع زمان حال ساده فعل را انتخاب میکنیم و شناسه آن(ons) را حذف کرده و سپس شناسه های زمان ماضی استمراری را که در زیر آمده است به آخر آن اضافه میکنیم. در پایین به مثال ها توجه کنید.
ions | ais |
iez | ais |
aient | ait |
در این وجه زمان ، شروع و پایان حالت فعل مشخص نیست و اهمیتی هم ندارد و بیشتر، تکرار و استمرار آن فعل نشان داده میشود.
کاربرد ماضی استمرری در زبان انگلیسی بسیار ساده است. چرا که ساختار آن به صورت Was/were + ….ing است. درزبان فارسی نیز این وجه به راحتی قابل تشخیص است. چراکه برای بیان آن، همیشه از ساختار :«می + بن ماضی + شناسه» استفاده میشود.
-نحوه ساختار افعال در وجه ماضی استمراری
برای ساختن زمان گذشته استمراری بن فعل در زمان حال را برای اول شخص جمع در نظر میگیریم و سپس پسوندهای زیر را با توجه به نوع فعل به آن اضافه می کنیم. (این پسوندها بری همه انواع افعال یکسان است.)
شخص | افعال er | افعال ir | افعال ir | افعال re |
اول شخص مفرد | j’aimais | je finissais | je dormais | je vendais |
دوم شخص مفرد | tu aimais | tu finissais | tu dormais | tu vendais |
سوم شخص مفرد | il/elle/on aimait | il/elle/on finissait | il/elle/on dormait | il/elle/on vendait |
اول شخص جمع | nous aimions | nous finissions | nous dormions | nous vendions |
دوم شخص جمع | vous aimiez | vous finissiez | vous dormiez | vous vendiez |
سوم شخص جمع | ils/elles aimaient | ils/elles finissaient | ils/elles dormaient | ils/elles vendaient |
فعل avoir در زمان گذشته استمراری باقاعده است و تنها فعل être به صورت بی قاعده صرف می شود. جدول زیر طریقه صرف این افعال را نشان می دهد.
شخص | avoir | être |
اول شخص مفرد | j’avais | j’étais |
دوم شخص مفرد | tu avais | tu étais |
سوم شخص مفرد | il/elle/on avait | il/elle/on était |
اول شخص جمع | nous avions | nous étions |
دوم شخص جمع | vous aviez | vous étiez |
سوم شخص جمع | ils/elles avaient | ils/elles étaient |
استثناها
- در افعالی که به cer ختم می شوند و اول شخص جمع زمان حال آنها با ç مورد استفاده قرار میگیرد در زمان گذشته استمراری هم ç را نگه می دارند. (به جز در اول شخص و دوم شخص جمع) به مثال زیر توجه کنید:
lancer – nous lançons
nous lancions | je lançais |
vous lanciez | tu lançais |
ils lançaient | il lançait |
- در افعالی که به ger ختم می شوند، حالت اول شخص جمع با e ساخته می شود. این e در زمان گذشته استمراری هم باقی می ماند. (به جز در اول شخص و دوم شخص جمع) به مثال های زیر توجه کنید:
manger – nous mangeons
nous mangions | je mangeais |
vous mangiez | tu mangeais |
ils mangeaient | il mangeait |
- دو فعل falloir و pleuvoir که تنها در حالت سوم شخص مفرد استفاده می شوند در گذشته استمراری به این صورت صرف می شوند:
falloir → il fallait
pleuvoir → il pleuvait
زمان ماضی استمراری , زمانی پرکاربرد در زبان فرانسه میباشد, همانطور که این زمان نیز در زبان فارسی بسیار استفاه میشود, چرا که ما بسیاری از اوقات در حال تعریف کردن جریانی در زمان گذشته هستیم که آن فعل در گذشته استمرار داشته است.حال در توضیحات زیر ببینیم که این وجه استمراری در کجاها کاربرد دارد.
کاربرد زمان ماضی استمراری در زبان فرانسه
1- برای بیان عادت یا صفتی در گذشته و یا بیان فعل و عملی که در گذشته به طور مداوم و با تکرار انجام گرفته، در این صورت نه طول مدت وقوع فعل معین است و نه زمان آغاز و پایان دقیق آن.
مثال:
او باهوش بود ( بیان صفت) Elle était intelligente
.Il avait l’habitude de parler 20 min. au téléphone avec son père par jour
او عادت داشت هر روز با پدرش 20 دقیقه با تلفن صحبت کند. (بیان عادت در گذشته)
.Il avait beaucoup de mal et ne pouvait de supporter
او خیلی درد داشت و نمیتوانست آن را تحمل کند. (بیان فعل و عملی در گذشته با استمراری )
2- برای نشان دادن امر که در گذشته در حال وقوع بوده و بعد فعل دیگری همزمان با آن صورت گرفته است.
مثال:
.J’écrivais mes devoirs quand mon père est entré
هنگامیکه پدرم رسید، داشتم تکالیفم را می نوشتم.
3- گاهی از زمان Imparfait برای شرح و توصیف مناظر یا اشیاء در گذشته به کار برده می شود. به این ترتیب آن را ” Temps descriptif” می نامند که در فارسی به آن زمان توصیفی گفته می شود.
مثال:
….Le soleil déchirait, la campagne était silencieuse et morne, une bise glaciale soufflait
خورشید در افق فرو می رفت، صحرا خاموش و حزن انگیز بود، نسیمی سرد می وزید.