میوه رسیده و نرسیده در زبان انگلیسی: ✅ معرفی کلمه + مثال های متعدد

The unripe bananas were still green and not yet ready to be eaten.

(موزهای نرسیده هنوز سبز بودند و آماده خوردن نبودند.)

She bit into the unripe apple and found it to be sour and lacking sweetness.

(اون سیب نرسیده رو گاز زد و فهمید که یه کم ترشه و هیچ شیرینی نداره.)

The farmer advised against picking the unripe tomatoes as they needed more time to ripen.

(توصیه کشاورز این بود که گوجه های نرسیده چیده نشن چون به زمان بیشتری نیاز دارن تا برسن.)

Unripe (نرسیده)

The mango is perfectly ripe, with a sweet aroma and soft flesh.

(انبه خیلی خوب رسیده و بوی شیرین خوشایند و بافت نرمی داره.)

The chef chose only ripe strawberries for the dessert, ensuring their juiciness and sweetness.

(سرآشپز فقط توت فرنگی های رسیده برای دسر انتخاب می کنه و مطمئن میشه که آبدار و شیرین باشن.)

Ripe (رسیده)

The banana had turned brown and mushy, indicating it was overripe and no longer suitable for eating.

(اون موزه رنگش قهوه ای و له شده بود که نشون می داد بیش از حد رسیده و دیگه نمیشه خوردش.)

He accidentally forgot about the apples in the pantry, and now they are all overripe and starting to decay.

(اتفاقی سیب ها رو توی آبدارخونه فراموش کرد و الان همه شون بیش از حد رسیده ن و دیگه دارن می گندن.)

Overripe (بیش از حد رسیده)

He discovered a forgotten apple in his backpack that had turned brown and rotten.

(توی کوله پشتیش یه سیب فراموش شده پیدا کرد که قهوه ای و گندیده شده بود.)

He found a rotten piece of fruit at the bottom of the fruit bowl, surrounded by fruit flies.

(اون یه تکه میوه گندیده آخر کاسه میوه پیدا کرد که پشه دورش جمع شده بود.)

Rotten  (گندیده)