اصطلاحات مربوط به خواب در زبان انگلیسی + 🌃 مثال های متعدد
خواب، به عنوان یکی از اساسیترین نیازهای بیولوژیکی انسان، نقش حیاتی در حفظ سلامت جسمی و روانی ما دارد. طی خواب، بدن و ذهن فرصت بازیابی و ترمیم خود را پیدا میکنند، که این فرآیند برای عملکرد بهینه در طول روز ضروری است. خواب کافی و با کیفیت به تقویت سیستم ایمنی، بهبود حافظه و یادگیری، کاهش استرس و افزایش طول عمر کمک میکند. با این حال، در جامعه مدرن، بسیاری از افراد با مشکلات خواب مواجه هستند، از جمله کمخوابی، بیخوابی و اختلالات خواب، که میتواند تأثیرات منفی بر سلامتی و کیفیت زندگی داشته باشد.
این مقاله را از دست ندهید : راه های شب بخیر گفتن به انگلیسی
در ادامه سری مقاله های آموزش گام به گام زبان انگلیسی، با مطلب جدیدی برای معرفی اصطلاحات مربوط به خواب در زبان انگلیسی در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
در این مقاله به معرفی عبارات و اصطلاحاتی می پردازیم که برای توصیف های حالت مختلف خواب در زبان انگلیسی کمک کننده هستند.
لیست اصطلاحات مربوط به خواب در زبان انگلیسی: به رخت خواب رفتن
شماره یک: به رخت خواب رفتن
✔️ Hit the sack |
این اصطلاح عامیانه ای است که به عنوان معادل go to bed مورد استفاده قرار می گیرد.
I think it’s time we hit the sack.
وقتش است که رخت خواب برویم.
شماره دو: بچه را به رخت خواب بردن
✔️ Tuck someone in |
این اصطلاح به زمانی اشاره دارد که کودکی را به رخت خواب می برند و جای او را طوری برایش راحت و دلپذیر می کنند که زود به خواب برود.
I tucked my younger brother in when I noticed he was too sleepy.
وقتی متوجه شدم که برادر کوچکم خواب آلود است او را به رخت خواب بردم.
لیست اصطلاحات مربوط به خواب در زبان انگلیسی: به خواب رفتن
شماره یک: به سختی به خواب رفتن
✔️ Get off to sleep |
از این اصطلاح زمانی استفاده می شود که افراد بعد از مدتی تقلا یا درگیری چیزی بودن بلاخره به خواب می روند.
I had a lot on my mind so I finally got off to sleep at 3 a.m.
خیلی ذهنم درگیر بود پس در نهایت ساعت سه صبح خوابم برد.
شماره دو: خواب بردن
✔️ Fall asleep |
برخلاف اصطلاح قبلی fall asleep می تواند به مواقعی نیز اشاره داشته باشد که فرد بدون هیچ تقلایی و حتی زمانی که انتظارش را ندارد خوابش می برد.
I fell asleep on the couch as I was watching the Batman Trilogy by Christopher Nolan.
زمانی که داشتم سه گانه بتمن کریستوفر نولان را می دیدم روی مبل خوابم برد.
شماره سه: سریع خواب رفتن
✔️ Out like a light |
این اصطلاح به زمانی اشاره دارد که فرد به حدی خسته است که به محض اینکه به تخت می رسد خوابش می برد.
I was so tired after taking a long walk that as soon as I got into bed, I was out like a light.
بعد از قدم زدن طولانی به حدی خسته بودم که به محض اینکه به رخت خواب رفتم مثل یک شمع خاموش شدم (زود خوابم برد).
لیست اصطلاحات مربوط به خواب در زبان انگلیسی: راحت خوابیدن
شماره یک: خواب عمیق و آرامی داشتن
✔️ Sleep like a baby |
زمانی که فردی خوابی عمیق و بی دردسر داشته باشد از این اصطلاح استفاده می شود.
Whenever I don’t have anything to worry about, I sleep like a baby.
هر وقت که نگران چیزی نیستم، مثل یک بچه کوچولو می خوابم.
✔️ Deep sleep |
شیوه ای مستقیم تر برای اشاره به خواب عمیق؛ این مورد در حقیقت بیشتر یک کالوکیشن است تا اصطلاح.
She was in such a deep sleep I didn’t want to disturb you.
(توی چنان خواب عمیقی بودی که دلم نخواست اذیتت کنم.)
✔️ Sleep like a log |
زمانی که فردی خوابی عمیق داشته باشد که هیچ سر و صدایی نتواند او را از خواب بیدار کند می گویند که مثل یک کنده درخت خوابیده است.
Apparently we had a storm last night, but because I always sleep like a log I even didn’t notice it.
ظاهرا دیشب طوفان داشتیم ولی چون من همیشه مثل یک کنده درخت می خوابم حتی متوجهش هم نشدم.
لیست اصطلاحات مربوط به خواب در زبان انگلیسی: تقلا برای خوابیدن
شماره یک: چشم روی هم نگذاشتن
✔️ Not sleep a wink |
چشم روی هم نگذاشتن، عدم توانایی برای یک لحظه خوابیدن.
I didn’t sleep a wink last night because I had to pull an all-nighter studying for my exams.
دیشب اصلا چشم روی هم نگذاشتم چون مجبور بودم تمام شب بیدار بمانم و برای امتحانم درس بخوانم.
شماره دو: غلت خوردن و نخوابیدن
✔️ Toss and turn |
این اصطلاح به زمانی اشاره دارد که فرد هر کاری می تواند نمی تواند بخوابد و فقط توی رخت خواب از این پهلو به آن پهلو می شود.
I know I can’t sleep a wink tonight. I’m sure I’ll be tossing and turning all night.
می دانم که امشب نمی توانم چشم روی هم بگذارم. مطمئن هستم که تمام شب فقط از این پهلو به آن پهلو می شوم.
شماره سوم: خواب سبک داشتن
✔️ A light sleeper |
این اصطلاح برای شخصی استفاده می شود که خواب سبکی داشته باشد.
Don’t make any noise! My grandma is a light sleeper. I don’t want her to be disturbed.
سر و صدا نکن. مادربزرگم خواب سبکی دارد. نمی خواهم اذیت شود.
لیست اصطلاحات مربوط به خواب در زبان انگلیسی: زیادی خوابیدن
شماره یک: در رخت باقی ماندن
✔️ To have a lie-in |
زمانی که فردی بعد از بیدار شدن برای مدت طولانی در رخت خواب باقی بماند از جایش بلند نشود از این اصطلاح استفاده می شود. این اصطلاح به زمانی که فردی با میل خود بیشتر بخوابد نیز اشاره دارد.
I always have a lie-in at the weekends.
همیشه آخر هفته ها بیشتر توی رخت خواب می مانم.
شماره دو: خواب ماندن
✔️ Oversleep |
زمانی که فردی خواب بماند و سر موقع برای کاری بیدار نشود از این فعل استفاده می شود. این فعل برای زمانی است که فرد بدون اختیار بیشتر از حد معمول می خوابد. همچنین این فعل در اصل یک کلمه آمریکایی است و به احتمال زیاد آن را در ورژن های دیگر انگلیسی مثل بریتانیایی، ایرلندی و استرالیایی نمی شنوید.
I overslept on Monday and lost an important exam.
روز دوشنبه خواب ماندم و یک امتحان مهم را از دست دادم.
Sleep in ✔️ |
این فعل معنایی دو جانبه دارد. مانند فعل بالا به زمانی اشاره می کند که فرد بیشتر از حد معمول می خوابد ولی این موضوع می تواند به انتخاب خود فرد یا اتفاقی باشد. بنابراین تفاوت اصلی این فعل با oversleep در همین موضوع است.
I always sleep in on Fridays.
من همیشه جمعه ها بیشتر می خوابم.
Don’t tell me you slept in again.
بهم نگو دوباره خواب موندی.
لیست اصطلاحات مربوط به خواب در زبان انگلیسی: تظاهر به خواب
✔️ Pretend to be asleep |
اگر می خواهید درباره اینکه فردی خود را به خواب زده است صحبت کنید این مورد انتخاب خوبی است.
Don’t pretend to be asleep; I know you’re awake.
تظاهر نکن که خوابی؛ می دونم که بیداری