معرفی تمام کاربردهای thank you در زبان انگلیسی + ✅ مثالهای متعدد
یادگیری زبان انگلیسی، به عنوان یکی از زبانهای اصلی جهانی و ابزاری برای ارتباط در سطح بینالمللی، میتواند درهای بسیاری را به سوی فرصتهای شغلی، تحصیلی و فرهنگی گشوده کند. با این حال، مسیر یادگیری زبان میتواند چالشبرانگیز باشد، بهخصوص برای کسانی که با زبان مادری متفاوتی بزرگ شدهاند. رویکرد گام به گام در یادگیری زبان انگلیسی، با تمرکز بر پیشرفت تدریجی و استفاده از منابع متنوع، میتواند فرآیند یادگیری را سادهتر، لذتبخشتر و مؤثرتر کند.
در ادامه سری مقاله های آموزش رایگان زبان انگلیسی با مطلب جدیدی برای معرفی کاربردهای معنایی thank you در خدمت شما هستیم. لطفا با ما همراه باشید.
در مرحله اول به معرفی کاربردهای معمول thank you می پردازیم و پس از آن کاربردی که ممکن است کمتر به آن برخورد کرده باشید را معرفی می کنیم.
تمام کاربردهای thank you در انگلیسی
این کاربردها شامل موارد زیر هستند.
قدردانی مستقیم برای کاری که فردی برای ما انجام داده است. | Thank you for helping me with my project ترجمه: ممنون که توی پروژه کمکم کردی |
ابراز قدردانی بابت هدیه ای که از شخصی دریافت کرده ایم. | Thank you so much for the lovely gift ترجمه: بابت هدیه دوست داشتنیت تشکر می کنم. |
زمانی که بخواهیم نشان بدهیم که فردی کمک رسان ما بوده است. | I couldn’t have done it without you. Thank you ترجمه: بدون تو نمی تونستم انجامش بدم. ممنونم ازت. |
زمانی که فردی از ما تعریف می کند و می خواهیم مودبانه قدردانی خود را نشان دهیم. | You’re too kind! Thank you خیلی مهربونی. ممنونم ازت. |
زمانی که بخواهیم از میزبانی فردی تشکر کنیم. | Thank you for having me over for dinner. ترجمه: ممنون که منو برای شام دعوت کردین. |
برای درخواست های رسمی و مودبانه. | Would you mind passing the salt? Thank you. ترجمه: میشه لطفا نمک رو به من بدی؟ ممنونم. |
نشان دادن قدردانی بابت اینکه فرد کمی از وقت خود را به ما اختصاص داده است. | Thank you for taking the time to meet with me. ترجمه: ممنون که وقت گذاشتی که منو ببینی. |
تشکر از حمایت فردی از ما. | Your encouragement means a lot. Thank you. ترجمه: تشویق هات خیلی برام با ارزشه. ممنون. |
نشان دادن قدردانی وقتی که فرد عذرخواهی ما را پذیرفته باشد. | I’m sorry for the inconvenience. Thank you for your understanding. ترجمه: بابت ناراحتی پیش اوده معذرت می خواهیم می کنم. ممنون که درک می کنید. |
پیشاپیش تشکر کردن برای چیزی. | Thank you in advance for your assistance. ترجمه: پیشاپیش بابت کمکت تشکر می کنم. |
تشکر کردن رسمی در موقعیت های حرفه ای یا نامه های رسمی. | I am writing to express my sincere thanks for your assistance. ترجمه: برای تشکر از کمک شما این را می نویسم. Thank you for considering my application. ترجمه: بابت اینکه تقاضای من رو بررسی می کنید تشکر می کنم. |
زمانی که فردی حرف دل ما را بزند و بخواهیم بگوییم که صد در صد با او موافق هستیم. در اینجا باید تا حد زیادی روی thank you تاکید اضافه کرد. | A: Our parents should just let us make our own decisions. We’re not children anymore. B: Thank you! That’s what I’ve been telling them all along . ترجمه: “پدرومادرمون باید بذارن تصمیمات خودمون رو بگیریم . ما دیگه بچه نیستیم. “ “ دستت درد نکنه. حرف منم همینه.” |
- نشان دادن قدردانی وقتی که فرد عذرخواهی ما را پذیرفته باشد.
I’m sorry for the inconvenience. Thank you for your understanding.
ترجمه: بابت ناراحتی پیش اوده معذرت می خواهیم می کنم. ممنون که درک می کنید.
- پیشاپیش تشکر کردن برای چیزی.
Thank you in advance for your assistance.
ترجمه: پیشاپیش بابت کمکت تشکر می کنم.
سخن پایانی
چنانچه به دنبال موسسه آموزشی مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی هستید به شما پیشنهاد می کنیم که لیست بهترین کلاس های زبان تهران را بررسی نمایید.