چه طور به انگلیسی فکر کنیم؟ + چرا فکر کردن به زبان انگلیسی مهم است؟
وقتی که می خواهید به انگلیسی صحبت کنید سعی می کنید اطلاعات را از فارسی به انگلیسی ترجمه کنید؟ یا اینکه نه، خودتان را عادت داده اید که حتی اگر با اشتباهات گرامری فراوان هم که شده به انگلیسی فکر کنید؟ اگر در دسته دوم قرار می گیرد، کارتان عالی است! شما به معنای واقعی کلمه شیوه صحیح را در پیش گرفته اید. ولی اگر هم در دسته اول قرار می گیرید و به همین دلیل گذرتان به این مقاله افتاده نگران نباشید. هنوز هم دیر نشده است!
در مقاله پیش رو درباره این مسئله صحبت می کنیم که: اول) چرا فکر کردن به زبان انگلیسی مهم است، دوم) چه طور می توانیم ذهن خودمان را به انگلیسی صحبت کردن عادت بدهیم.
پس در ادامه مقاله با ما همراه باشید.
چرا باید به انگلیسی فکر کنیم؟
فکر نکردن به انگلیسی یک اتلاف وقت واقعی است! تصور کنید که هنگام مکالمه به انگلیسی به جای اینکه مستقیما افکار خود را در این زبان پردازش کنید، اول اطلاعات دریافتی را در ذهنتان ترجمه کنید. سپس برای سهیم شدن در سهم خودتان از مکالمه هم اول هر آنچه را که می خواهید بگویید به فارسی شکل بدهید و در نهایت به انگلیسی ترجمه کنید. می دانید نتیجه چه خواهد بود؟ اینکه شما رو به روی طرف مقابلتان ایستاده اید و مدام سعی می کنید با کلمات دست و پا شکسته ای که معنی کاملی نمی دهند منظور خود را برسانید. به همین دلیل هنگام مکالمه کردن خیلی کند هستید.
گنجینه لغات و ساختارهای گرامری فارسی و انگلیسی تفاوت های فاحشی با یک دیگر دارند. بعضی از احساسات و افکاری که در انگلیسی بیان می شوند ترجمه مستقیمی در فارسی ندارند. به همین دلیل شیوه ترجمه فارسی به انگلیسی چندان کارآمد نیست. یعنی اینکه ترجمه کردن مستقیم و سریع همیشه به یک مفهوم کامل ختم نمی شود. پس چه بهتر که با فکر کردن به انگلیسی تمام اطلاعات مربوط به آن را تبدیل به جزوی از جریان ذهنتان کنید. به این صورت برای پیدا کردن شیوه صحیح جمله بندی یا کلمه های مناسب کم تر به تقلا می افتید.
اگر تجربه زندگی در کشوری انگلیسی زبان را داشته باشید فکر کردن به انگلیسی به مرور بدون هیچ تلاش آگاهانه به بخشی از وجود شما تبدیل می شود. ولی اگر بخشی عمده ای از تعاملات روزانه شما به زبان فارسی باشد فرصت پیدا نمی کنید که ذهن خود را به انگلیسی فکر کردن عادت بدهید. پس چاره چیست؟
راه های تمرین فکر کردن به زبان انگلیسی
از تک کلمه ها شروع کنید:
سعی کنید که هر وقت چشمتان به اشیاء دور و برتان می افتد معادل آن ها را در ذهن خودتان تداعی کنید.
به سراغ جمله های کوتاه انگلیسی بروید:
بعد از اینکه نام بردن اشیاء دور و برتان در ذهنتان به راحتی آب خورد شد، وقت آن رسیده که یک قدم جلوتر بروید. در مرحله دوم باید سعی کنید در ذهنتان جمله بسازید. از جمله های خیلی کوتاه شروع کنید. مثل جمله هایی که فقط یک فاعل و فعل دارند:
I woke up.
I cooked.
به تدریج سعی کنید که جمله های ذهنیتان را بلندتر و بلندتر کنید:
I woke up and had a mug of coffee.
I cooked dinner for my family.
سعی کنید در طول روز بی وقفه این جمله های کوتاه را در در ذهنتان درباره موضوعاتی که ذهنتان را درگیر می گیرد یا صحنه هایی که می بینید بسازید.
سعی کنید برای خودتان داستان پردازی کنید:
وقتی از مرحله تک کلمه ها و تک جمله ها گذر کردید می توانید به شکل روایت کردن روی بیاورید. هر وقت فرصت می کند سعی کنید درباره کاری که انجام داده اید یا حتی یک موقعیت خیالی در ذهنتان برای خودتان چیزی تعریف کنید:
I think the essay I wrote in English last night was great. I’d like to work on my writing even more. I’ll buy a book about writing in English on my way home.
در ذهنتان مکالمه های خیالی ترتیب بدهید:
حتی می توانید در ذهنتان یک شخصیت خیالی را در نظر بگیرید که مدام از شما درباره امور مختلف سوال می کند. سعی کنید به بهترین شکل ممکن به این سوال ها جواب بدهید.
- What do you want to do after you graduate?
- I’m still not sure. What should I? I think it’s a good idea to look for a job.
- What kind of job would you like to have?
- I’m not sure about that either, but I’d like to make enough money to travel.
- Where would you like to go?
- I’d like to visit England.
یادداشت برداری کنید:
وقتی برای پیدا کردن یک لغت خاص یا استفاده از یک زمان خاص به تقلا می افتید ایده خوبی است که سعی کنید با یادداشت کردن آن بفهمید که اشکال کار از کجاست.
به شما پیشنهاد می کنیم که مقاله زیر را نیز مطالعه کنید:
چرا نمی توانم به انگلیسی صحبت کنم؟
